Skip to content

Instantly share code, notes, and snippets.

@pourmand1376
Created March 20, 2025 13:14
Show Gist options
  • Save pourmand1376/9267f61580978dedfe951f64592bebf3 to your computer and use it in GitHub Desktop.
Save pourmand1376/9267f61580978dedfe951f64592bebf3 to your computer and use it in GitHub Desktop.
All Persian Stop Words
همگام
قال
نيز
بنابراين
مون
بران
چندین
سعی
خوبي
ث
اینجوری
یقینا
تو
دیوانه
پیدا
به
انگه
افسوس
کمتری
نمیمونید
وقتیكه
افتاد
بنابرین
گویا
دگربار
شدی
کار
شدیدا
كمی
مقصر
بعدازاین
دگرگون
یه
میدم
رندانه
بکنید
بیام
بازیگوشانه
نسبت
غیرازاین
طبیعتا
کسانی
كشیدن
انوقت
اره
امروز
هيچكس
جديدا
مان
اقليت
ماهیتا
مانندِ
رسید
خودشان
ُ
كنیم
۴
بخش
طبقِ
ح
شود
درطی
درراستای
يابد
ساق
می‌باشد
طور
عقبتر
نمي
ديگر
اينك
گویند
هروقت
مدتی
آینده
ج
باشم
برايمان
آی
ناچار
ذلک
غیر
آزادانه
چطور
گفتی
باوجودي
رهگشاست
تازگي
اخه
خواهيم
ناپذیر
دراره
زیرچشمی
تازه
سياه
یا
مگرانكه
صریحاً
مسلم
ناراضي
لكه
بشین
میشد
نفهمي
خودي
میشوند
گفتند
ميزان
كاین
مثلِ
انگار
غیرطبیعی
عجب
همخوان
یكریز
زیاده
مفيدند
هایی
ابلهانه
آنجا
همون
دیرت
همه‌اش
روزهای
ديده
رابه
خوشحال
نود
میکنیم
درنهایت
دنالِ
خودی
میکنی
اسان
عمده
اشكارتر
ارایه
توی
اندکی
۳
تمام
بسياري
پیش
مداوم
وجودیكه
هستن
بتدریج
درحالیکه
شمایند
شخصا
اساس
یکهزار
بااطمینان
ساختن
یواش
معتقدیم
ممیزیهاست
سريع
اميدوارند
پ
جهت
بیرونِ
كردید
قانوناً
جرمزاست
رویِ
كوركورانه
بخاطراینكه
ويا
دورتر
بمراتب
تدریج
گیر
طبيعتا
نداشت
بندرت
رایِ
با
بشیم
كودكانه
اصلا
ناشي
بدهید
مشتركا
بعضیها
؛
میداد
کردی
اشکارا
شناسی
هركس
چرا
لی
سازان
.
نمایش
تدريج
شادمان
بيش
بطوریكه
فوری
بتوانی
میرن
قاطبه
نیمی
اینا
اراسته
هنگامِ
خام
معتقديم
آخر
كارافرینانه
دریغ
میدن
خیره
دهید
دفعه
بگین
برایمان
بخاطر
پارسایانه
ازو
وگر
مطلق
گاهي
همچين
که
دیگران
مستقيما
دريغ
ندارد
بر
میكنن
بلکه
نوعي
دهم
فورا
میكنند
پایین
بازهم
صمیمانه
عیناً
براستی
برایشان
واقعی
یكزمان
تازگی
ر
عمیقا
درهرحال
نداشتیم
دنبال
امورات
اشكار
اصطلاحا
هركدام
خارجِ
سازی
مطمانا
غیرتصادفی
بشان
گفت
عاجزانه
توانستند
آید
فاقد
روهی
ايم
گاهی
همزمان
...
دارید
شبانه
نمیشه
داری
آنان
جز
روشنی
واي
استفاده
نداشتند
بي
كرد
دریغا
برنامه
مند
دی
بگیرم
عمل
یكدیر
مفیدند
خداست
چارده
تاكنون
اكثريت
صرفاً
یکدیگر
زشتكارانند
شدم
بايد
بفهمي
كنید
باوجود
نیازمندند
آور
بكار
فهرستوار
عموم
کسی
تفاوت
وزو
گر
بیایند
های
جزجز
ثالثا
پیدرپی
نداری
انتها
بسته
نحوه
اون
زمینه
زیباتر
نبود
گونه
مدّتی
شیك
بين
ساكنند
عمداً
نکنند
مردانه
یافته
قضاياست
گرفتند
داریم
ضمناً
دشمنيم
توسط
میکنم
راساس
زیر
برداری
مستحضريد
حاشاوكلا
آساني
‏یاب
پاعینِ
مراتب
کتبا
كلی
بالضرور
طلبکارانه
همديگر
سازهاست
میروم
دربدر
جايي
درهر
بااینكه
پیوسته
زمانی
یكپارچه
چیز
آيد
اینم
په
كلیشه
چگونه
هست
آشنايند
کنن
چنانچه
پدرپی
موقتا
بی
دم
همانی
هدف
کمتر
اينجا
مجموعا
داشتن
خیلی
جدیدا
یکریز
بعضیهاشان
نگاه
دربرابر
خوداگاهانه
معمولا
(
جلوی
نسبتا
ضدِّ
لاجرم
نومید
ك
خدا
آنها
چيزي
كردیم
پرسان
بدينجا
اما
بهتون
بگیریم
بودید
نخواهی
عملاً
دوراز
منحصرا
آنکه
بکنی
تلويحاً
نماید
دير
سریعا
بسي
بپا
بالاست
نظربه
خشمگین
منم
خ
افزود
توانست
رای
زده
مدبر
بگیر
اینان
درحالیكه
اوست
مادام
كی
توانید
کند
زیبا
تاانجا
صریحا
پارسال
غیرازان
بایستی
ورا
حسابگرانه
الي
نه
قطعاً
باشيم
خداحافظ
کدام
خداگونه
تاجاییكه
میخواهند
‏شو
بزرگ
احیانا
ٌ
ان
کاش
نااگاهانه
اکثر
رسما
بارهٌ
خودمختارانه
سالیانه
پیشاپیش
بیفته
دیگر
ضمن
زهي
راستی
مختصرا
کنارِ
منصفانه
كماكان
درین
پيرامون
بعضی‌ها
چونه
پريروز
تااینجا
هيچكدام
جنابعالی
سهواً
مواجهند
نادیده
دركل
جلو
ديرم
مقصری
جمعا
فردا
عجولانه
بیاورد
ایا
درتخت
زدم
منطقي
مع
درمجموع
توانند
هيچگاه
امور
ایم
ندیدی
انان
دااما
همدلانه
آنانی
واقفند
کامل
داشت
دادند
همچنين
مجموعاً
الظاهر
توانیم
دار
بودن
دريغا
كه
بالله
نفهمی
هرگز
نيست
نیستیم
نيازمندانه
دیروزبه
پیامبرانه
متاسفانه
دانست
شدیم
تون
سنگدلانه
معمولاً
داخل
نکنیم
همانطوری
تلویحا
هان
نهان
یکی
هنامی
هستی
خودنمایانه
دادی
هشان
آسیب
شیرینه
كنارِ
کس
بهترين
لطفا
هميشه
نباش
بطوركلی
تصریحاً
پذیرند
عملي
ديروز
مني
بموقع
پشيموني
امرانه
پشتوانه
جمع
حقیرانه
زیرند
درصورتي
جسورانه
میدهم
روزبروز
تصريحاً
می‌رود
هیچی
قریب
هستند
برعكس
بعيد
کنارش
ندارید
طوري
شاد
اینكه
نخستین
بدین
مستقیما
دیروز
دردكشان
گویی
برخوردار
بدلخواه
حق
يارب
نمیاورم
آنكه
حاکیست
یكجوری
بموجب
شده‌اند
خواستم
شدند
مدتهاست
گرفتید
بگویم
بدم
خواهند
یافتیم
ولی
نيازمندند
تلویحاً
رااز
حرف
گرفته
شاهدیم
می
اندك
اویی
اینجاست
كي
دراین
عزیز
محض
یو
خارج
سخته
۱
اصولاً
بنابراین
بدبینانه
دشوارتر
ملیارد
كَی
اش
رخوردار
خواستیم
ازقبیل
كجاست
ام
بشید
تك
تنها
گیرد
آقایان
مرا
روی
هركسی
درمقابل
گذاری
مغرضانه
برداشتن
یافتم
بیرون
اي
علارغم
تعدادي
محتاط
خواستی
درازای
درهرصورت
نداشتید
كل
بگویی
یک
اه
تی
ببینید
میاد
وارد
اینه
خواهی
اينهاست
یش
مجرمانه
سعي
گفته
موقعیكه
وقتی
دا
نداشتی
قدری
/
می‌کنم
شوم
قاعدتا
كم
بخوبي
یکسال
خصوصا
طوری
ویا
درپی
صریح
خویشتن
طلبكارانه
هرچقدر
اسانتر
جلوگيري
ما
خودبه
بخواهد
ببینم
صندوق
مقابل
]
كمااينكه
نشه
وگو
خيره
سوی
درباره
آنچنان
نخودی
ناخوانده
برحسب
ضد
موارد
آمد
هنگامیكه
ورای
ذاتاً
می‌تواند
مطمینا
$
یكسری
اشكارا
ازبه
خودت
ساخته‌ام
پشیمونی
فناورانه
چيزهاست
توي
ثانیا
ترین
میشم
وابسته
مخصوصاً
ته
ودند
بردن
شجاعانه
جوری
خيلي
زودتر
ا
بگی
منتهی
مدت
»
نمیروم
بیاورم
انکه
جناح
قد
مغلوب
ازاینرو
همیشه
یكبار
داشتی
دوستانه
ذیلا
بخشه
همانطوركه
پیداست
برایِ
اسلامی
بگه
حتماً
برای
لزوماً
هرانچه
نهايت
آقا
سه
البته
خوشبختانه
لذا
بیست
شدیداً
بشه
۹
دامم
دارن
باوجودی
داوطلبانه
تصریحا
میفرستی
سریِ
فراوان
ملیون
امیدواریم
وقتیکه
می‌کنیم
سابقا
نریم
گوید
تواند
مکرر
نرمی
بویژه
رفت
ازاين
شخصاً
ناراضی
هيچگونه
كرات
نهايتاً
اکثریت
اینطوری
جداً
چاله
هنگامی
نفرند
ذلك
میخونم
قدري
زياد
می‌داند
اونجور
كنن
میكنیم
بيرون
باشه
خویش
کی
ور
پديده
خسته‌ای
عینا
تریلیارد
لیکن
بس
اینقدر
شویم
گرفتن
کرد
افتادن
همنوا
کل
دوباره‌ای
يا
بگویند
شماست
نره
دیگری
یكدم
بالا
کاشکی
برم
يكديگر
می‌خواهیم
پيش
دراثر
همكارانه
حكیمانه
له
بیش
خلاقانه
حقیقتا
گويد
ایند
‏آی
یشتری
خیر
نزدیم
اوه
بکنیم
اميدواريم
كردند
چنده
توانستم
باهم
باشد
انچه
نيمي
آمدن
كاش
بدانید
خودم
نیستند
جلوتر
نداره
اشان
توانستی
همچنانكه
نمیكنن
علی
بد
تحريم
هیچگاه
میگردد
ارنه
مجددا
گذشته
معلق
حسب
آن
تفاوتند
هرساله
ّه
خودمان
برایت
نخست
نگو
كنيم
عادلانه
يعني
معتقدند
میلیون
مي
دهی
پیشتر
کماکان
یابم
يقيناً
كنيد
بیاورند
نباید
برپا
کنار
بیا
خواست
یكجا
شه
بعضيهايشان
مطمنا
میدهد
بااین
آسيب
هاي
پدیده
انطور
شوقم
و
رنجند
فوق
واما
یابی
مشتركاً
گرفتی
روى
الزاما
نخستين
روي
همچنان
زیاد
بازاندیشانه
نبش
جلوگیری
چيه
غيرقانوني
شان
اقلا
آشنایند
ب
آنرا
عقبِ
بیاب
سرعت
علت
روزانه
عليه
ل
برعکس
وده
بیهوده
بخواهم
کردم
خواهیم
بجز
دوم
كان
بخشی
در
خويش
گويي
یاد
كمابیش
الا
مر
روشن
هانتا
انها
درحالي
يك
میلیارد
موخر
آن‌ها
هیچکس
دران
یافتن
ز
ک
علي
نفر
اونا
بسهولت
حاشا
معمولی
اكثر
باد
نهایتاً
هماهنگتر
بکار
شاید
خير
عملگرایانه
بكرات
یافتی
حسابي
پهن
بیایم
متوسفانه
اساساً
وجدانا
كدام
باره
عمدا
طريق
چشم
منحصر
نزديك
بالقوه
بنی
لااقل
بهترین
اور
خودتو
راستي
تمامی
كاملا
محكم
نخواهید
نمی‌کند
مستند
هوشمندانه
جبرگرایانه
دادم
مستمرا
مشترکاً
معدود
آباد
طی
بیایید
بودم
رويش
بقدری
برنمی
پیششون
قرار
سایر
بسيار
پيداست
نکن
س
گذاشتن
هنامِ
می‌فرماید
بااين
ازانجاكه
زیادتر
سریع
ازش
كاربرمدارانه
مسلما
بعضیهایشان
مادامي
مگه
#
مدام
اینها
نخواهیم
همواره
چندمین
ماشینوار
ميان
میشود
نوعا
کجاست
خواهش
خوانم
بشم
شناسید
میکرد
دارند
من
گويند
«
هممون
خودشون
وي
ص
میکنه
میكند
نا
چون
درازا
هام
کنند
جلوي
هرگاه
اینهمه
مقصري
بری
بکنم
همانها
اینست
وگرنه
درحال
بعد
ناشناخته
هستا
تردید
متوالی
ها
و
شب
اولا
رادر
بازيگوشانه
مخالفند
کلا
نداریم
بعدازان
بتوان
گيري
جدید
الهی
آخرها
بگوییم
خوشبینانه
فعالانه
ٍ
تابه
کرات
روبرو
بینابین
کردیم
تویِ
اميدوارم
نظير
کو
جایی
عدم
می‌باشند
ظهر
قاالند
بالنسبه
نزدیكتر
٪
جای
کنان
هاش
همانقدر
ازاین
دارد
دیگه
متفكرانه
حاضر
نظیر
گیرید
َ
تاوقتی
کاملاً
اصولا
اگرچه
جلویری
شمايند
اولاً
زودی
غیرعمدی
واقع
‏باش
‏آور
می‌آید
شاأالله
كنان
اجراست
بار
بکنند
بیابد
بندي
چندروزه
خواستند
بيشتري
برایش
برروی
نکردن
بسرعت
فعلاً
هیچکدام
حول
دقیقا
دارای
انهاست
معمولي
گذاري
بخواهیم
ردد
نکنم
احياناً
ترتیب
تاانجاكه
ثانیاً
بتمامی
بعداً
پذيرند
اینک
می‌توان
زيرا
بسختي
روم
بیاوری
آسان
ترين
واسش
دربه
مذهبی
مختلف
حال
نام
براحتی
میتونه
جديد
لزوما
بخواه
قضایاست
بفهمی
سیخ
یاب
گرمی
میخونید
برانهاست
هرچند
شرط
درشتی
شده
درصورتیكه
زدن
هزار
چکار
جداگانه
ایشان
علیه
معلومه
كرده
واقعاً
احتراما
هترین
ره
!
صد
انچنان
درست
همینطوركه
اینهاست
گ
رویم
نواورانه
هنوز
گذاشته
شد
نمی‌شود
ماه
يكسال
یشتر
صريحاً
درشتي
تاانكه
بزودی
اس
رویش
سیار
ریز
بیابند
ناامید
برن
ديرت
رضای
تعمدا
دگرباره
دشمنیم
انكس
ازلحاظ
خواسته
مکرراً
امروزه
قابل
پارسايانه
حضرتعالي
مثلا
چی
همانطور
چقدر
چند
‏دار
مینوشند
سپس
مادامیكه
چیزیست
هیچگونه
شديدا
اسانی
نزدیک
دایما
)
رواست
هوی
قبلا
باانكه
عری
تک
یافتید
بدجور
ازروی
متؤسفانه
قطعا
اثر
میخوای
مرتبا
چاپلوسانه
نموده
كجا
است
اعلام
شیک
باورند
نداشته
راحتر
چراكه
فی
بیاور
فلذا
عقب
گویید
ضمنا
نشان
سال
كنارش
باشید
همهٌ
هرحال
علّتِ
جريان
اكتسابا
سراپا
درحالی
ظاهراً
می‌شد
ش
ي
امان
شدگان
تویی
باوجوداینكه
امیدوارم
شوراست
دوتا
جریان
غیریكسان
مستعد
تااینكه
طقِ
چت
متقابلا
براساس
چته
قبلاً
اینجور
خالصانه
بتدريج
تاوقتیكه
منتهي
دیری
بگرمی
فکر
ديوانه
بعید
مشخص
شاهديم
راحت
بدرشتی
بالعکس
خویشتنم
دهیم
یست
ریزان
زشت
باوجودانكه
میگیره
برو
بیشتری
قصدِ
ايشان
كنم
گذاشتیم
یابیم
زیراكه
همسو
میخواستن
تقريباً
بطوري
نزد
بتواند
دایم
:
صادقانه
بسختی
عملا
مایی
سی
پس
اندكي
مختصر
م
دوهزاری
عنقريب
یك
یااز
خو
دونستن
گویان
وهمین
بويژه
۲
جاي
هاست
هشیارانه
بخردانه
میده
چنانکه
دارا
مردم
بگو
نشده
کنم
چنين
اوردن
آورد
مهمتره
خواستید
دچار
دو
شتابان
بتازگی
برمی
مجبورند
قدر
میفرستین
می‌دهد
برايت
قبل
سریعاً
مقال
دون
خاست
نااميد
هامو
عاقبت
آنقدر
‏‏‏علاقه
سري
هر
رفتن
اید
میخوانم
دوباره
سادگی
دسته
شون
هرجا
احتمالا
گردید
كسی
چندان
لیكن
بخواهی
واضحتر
خود
داشتیم
هیچكدام
هیچیك
بعضا
می‌رسد
ناگزير
مادامی
مسیولانه
تفننی
صریحتر
نهايتا
رغم
!
بوجود
چيزيست
اشنایند
كنه
گیرم
ناگاه
همیشگی
میکنید
پي
ناگهان
ّ
ٰ
شادتر
مات
اساسا
۵
مقلوب
بگم
معذوریم
جدی
دشوار
بارهاوبارها
گفتیم
تان
زنند
آورده
کردین
بگیرید
کمی
هنگام
هی
اغلب
تریلیون
کاملا
گویم
چيست
زياده
گمان
زیركانه
بدانجا
توانستن
ترجیحا
،
نکند
اشیم
دنبالِ
نزدیك
حسابی
چ
دلخوش
درثانی
نیستم
دیران
سازگارانه
امیدوارند
اکثرا
,
جنابعالي
تعداد
تاحدی
نمی
چیه
‏توان
بودند
اورد
ندرت
مارو
انشالا
رفته‌ام
همینطوری
اینك
بگیرد
روزه
ماهرانه
ناكام
كليشه
توانی
اونجا
عيناً
هیچكس
سختتر
اينو
ازسر
یابد
مميزيهاست
چندماهه
راستا
ساده
آشکارا
رابسیار
اکنون
بین
ديگران
بودی
دادن
فراتر
وید
حكماً
شیم
هسن
از
علنا
برید
عالمانه
شبهاست
مگراینكه
اختصارا
الایِ
زود
داريم
ضدِّ
بدیم
بهش
بزعم
دیرم
روزمره
لب
سنگین
دیدم
بتوانیم
انشاالله
ولي
لکه
اقل
حدود
سازي
دربر
ای
حاضرم
حداکثر
حالكه
گفتن
مجانی
تا
جا
صبح
گرمي
باشند
کَی
‏گیر
بیاریم
حاشیه‌ای
کنونی
تووما
-
شاهدند
خواهد
پراز
شدید
نداد
طریق
محکم‌تر
ذیل
رشته
بيگمان
آنگاه
گويان
موضوع
شوند
همانند
ملزم
نتیجتا
بطور
حاشيه
ديشب
گوییم
انم
گرفت
دوتادوتا
بعداز
کرده
يكريز
همی
منطقا
چو
همه
کنیم
اخیر
خوش
گروهی
حداقل
داشتم
قیلا
وضع
ميليارد
شاكله
می‌توانند
میرم
بصورت
هرز
همگی
بگیرند
يواش
خودرا
نكنند
هوي
غیراز
بگوید
عن
نداشتم
اكثراً
هستید
بشن
گرفتارند
ميليون
انرا
محکم
بوده
ذاشته
پی
استفاد
بگویید
توانسته
بارة
یكطرفه
درمورد
بدینجا
فبها
بدون
سابق
بجای
گهگاه
توانستیم
دوساله
باش
مامان
صاف
زير
عنوانِ
نقادانه
آمرانه
شماری
مرسی
ونن
تدریجا
مشغولند
دخترانه
ناشی
بیایی
زشتکارانند
آيا
تولِ
مستقیم
سالم
هرازچندگاهی
میگن
هي
گفتم
گیری
یری
اخرها
دانند
كنند
اومد
المقدور
واقعا
آوردن
بيست
مكرراً
عملی
خوبی
پاره
بسی
عه
سرانجام
روز
ن
همانا
مثل
انكه
آدمهاست
۶
اونهمه
خوبتر
کنی
خب
خامسا
میفرستم
میگه
اصلاً
یكباره
گرنه
داراست
الاسف
ابدا
یكدیگر
بکند
عنقریب
مثابه
اسلامي
ويژه
بالاتر
معذوريم
آنهاست
دلخواه
ثانی
فرماید
تر
اشند
نهایت
پنج
ِ
ضرورتا
بعدی
واضح
ترند
تماما
سیاری
ریزی
حتي
دهد
عضی
۷
اری
تحت
عنوان
باشیم
حتما
یابند
میباشد
نخواهند
ی
هیچ
سريعاً
سری
همان
بعدازظهر
ض
اثرِ
میخواد
علناً
پریروز
اينكه
ریاكارانه
بسوي
زودي
شديداً
مستقلا
جداازهم
البتّه
طرف
همدیگر
حاشیه
ات
دور
نكنه
ولیكن
بازم
الی
برانند
بشوند
ق
کلیه
سادگي
بود
شوی
سراسر
بروز
میخوانید
را
یكایك
اكنون
موجب
طبعاً
نزدیكِ
چندانی
دونید
بعری
درواقع
سمتِ
چنین
اول
بدخواهانه
همین
بزنید
آهان
دادیم
غير
دقيقا
رفتارهاست
انانی
ريزي
خويشتنم
ست
آیا
ناگزیر
آاو
بسوی
كدامیك
باوجودیكه
زد
پیشِ
بیابی
احیاناً
سوم
می‌شوند
توانم
ت
فلان
بهرحال
شدت
هركه
درپي
نکنی
راسا
کمااینکه
زیرا
طي
هزارها
تند
ديگه
ديگري
همسوبا
درمیان
قدرمسلم
مستحضرید
گوی
متعاقبا
اینکه
چهار
شونده
عرفانی
داد
مقدار
بطبع
کن
انگاه
دیده
بیاید
نزدِ
ظ
بریم
ناهشیار
حقيرانه
سالهاست
نزدیکِ
امشب
کارند
رارِ
مشكل
كیست
تاحدودی
عمدتا
عرفاني
پشت
خوردن
دیوانه‌ای
سویِ
نخواهد
جلویِ
میزان
نمیتونه
آناني
گیرند
خودمو
تمامي
افقی
هرگونه
گاه
سایرین
سوي
بعضی
جور
بازي
چكار
اینجا
ازادانه
آخ
برخوردارند
عموماً
كزین
یرد
۸
بیاورید
وقتي
هيچي
موجودند
شناسي
زهی
آهاي
اند
دقیق
کجا
كسي
اينها
حالی
خوتهد
او
بیابید
خالص
میشه
هفت
بالنتیجه
مجموع
اگر
حتی
تعدادی
پیگیر
مجدداً
ذاتا
راجع
ازان
قراردادن
ذالك
نکرده
خصمانه
متفاوتند
کمتره
کننده
هنام
فقط
کنید
نیست
ضعیفتر
بشی
میگم
انقدر
منحصربفرد
بودیم
پیرامون
دیشب
كمي
مدبرانه
بهیچ
همين
بارها
بلافاصله
ویژه
بینمان
جمعي
تقریبا
درعین
دیگرتا
خسته
مقصرند
سهوا
میکنن
بشدت
برابر
پاره‌ای
زيرچشمي
پيوسته
ماقبل
نکنید
جمله
تدریجی
مطمانم
پايين
ناسازگارانه
خوبست
درسته
مورد
الته
بعدا
هستیم
ازیك
نمیكنند
دیوی
آرام
یكسال
انصافا
ً
بسیاری
ساله
ندرتا
باز
داشته
حكما
درون
واسه
بله
ناتوان
بده
ْ
چهارهزار
آقای
قانونا
میکند
برایم
كنار
قبلند
خوب
بالاي
آشكارا
توؤماً
اگه
بدید
محتاجند
حداكثر
هم
لا
نمیگیرند
همینطور
خیاه
نخواهم
حدودا
می‌کنند
وحشت
شيرينه
كاملتر
زین
آنچه
چیزی
ثانياً
مشغول
روزهاي
كردم
فكر
درنتیجه
نیم
منطقی
یارب
ء
همچین
....
تحریم
خلاصه
ه
بیابیم
اندكی
هنگامي
يكي
دیر
نبايد
ویند
ناید
گه
هستيم
زیرِ
ممکن
الهي
بجا
باستثنای
بلكه
خودش
آری
کنون
باید
چیزهاست
خوانید
كنایه
گيرد
کا
كلا
فعلا
تمامشان
یافت
برآن
رفته
فراتراز
اشتباها
بالایِ
خدمات
درشت
باشی
خواه
پنهان
آره
آسانی
جدا
حکماً
خواستن
نوعی
كلي
مكرر
كس
مانند
بالاخص
بهتر
هرکس
اخر
بالای
کردند
محتاطانه
اكثریت
ط
آخه
داشتید
ود
اینو
گرفتم
خوگیرانه
برآنند
برابرِ
کنایه‌ای
ازنظر
اشفته
اقلیت
حدودِ
صراحتا
[
ازجمله
میره
رداری
هرقدر
زمان
پدرانه
نیز
دراين
هرکی
باعلاقه
بیابم
بنابه
بیاد
شی
برايش
انگونه
بگیری
داره
همینكه
عمدی
هیچجور
كنی
۰
داده
براي
هیچ‌جور
هرزچندگاهی
نرم
اونایی
گفتید
خداروشکر
تنگاتنگ
وسطِ
دلشاد
اخیراً
د
تنهایی
مالامال
ندارم
دادید
دركنار
معتقدم
تاکنون
‏خواه
جوري
بالطبع
بروشنی
اومده
جمعی
ليكن
كاملاً
ناخواسته
التّه
بدینسان
صددرصد
مطلقا
نمايد
ثاني
اين
نهایتا
بخوبی
غیرقانونی
آوه
ازانجا
گردد
نوشت
وجود
شوید
یكجانبه
اخيراً
مخصوصا
هبچ
بگذاریم
هايي
واقعي
غ
كاشكی
بوضوح
گردند
خودتان
روزه‌ای
بیاییم
سالانه
برخلاف
بلی
همچنین
سر
زو
روبروست
ساخته
ٔ
راه
ارام
اینچنین
بخصوص
صرفا
هيچ
بيشتر
وبرای
بهت
كنايه
اتفاقا
داام
ضعیف
بالاخره
فر
بیگمان
میان
بطوری
بیشتر
سایران
اولین
خواهم
هستم
‏گوی
وجه
نشون
عاقلانه
كند
چندين
تری
بندی
اكثرا
نوع
شيك
بدان
جنس
بسیار
هق
سخت
یقیناً
براثر
حضرتعالی
بعضي
عالی
ذاری
كليه
کردن
وی
شااالله
گهگاهی
خواهید
همه‌مون
اکثراً
بسادگی
یااینكه
تونست
سالم‌تر
بعضیشان
نیك
اونجوری
بماند
ظاهرا
خالی
دارم
مستمر
عج
قاعدتاً
بدرستی
رو
همانطوریكه
ندارند
می‌شود
اولش
اشد
منو
نوعاً
بریزید
اینگونه
چیست
امسال
وضوح
هرچه
جدااز
هستش
قاطعانه
گیریم
تقریباً
اينجاست
نخودي
ذ
شیرین
اصطلاجا
اينان
كمتر
پذیر
بازی
كارند
منی
روبه
باتوجه
ثالثاً
برايم
یكجور
کردید
چنانكه
درباب
نیازمندانه
عموما
برخی
تقريبا
همگي
آنطور
عمدتاً
لطفاً
كدامند
ناگهانی
همچون
الان
برغم
اطلاعند
تحقیق
سالته
شدن
چنان
راست
صدالبته
طبعا
بعدها
برايشان
اینطور
میگی
مشكلتر
کمک
حالا
کنه
همگان
ساکنند
صورت
کلی
اگرنه
یكنواخت
چي
؟
شيرين
برخي
نكرده
یاانكه
حاكيست
ديوي
پروردگارا
بهشون
داشتند
هوشیارانه
ناراین
بعلاوه
كردن
کم
نظرا
بناچار
این
ودن
یكسره
شتابزده
توان
گرفتیم
بدانها
عبارتند
كز
اینرو
بره
ع
نمیبرد
وگرد
درحاليكه
روش
مرتب
گذاران
یكی
ژ
مذهبي
برداري
میكنه
گرچه
شم
مگر
این‌ها
یعنی
ـ
ترتيب
بکن
شايد
می‌کند
بیاوریم
درصورتی
رسیده
آیند
ماست
سيخ
روب
درعين
ف
روشني
میدهیم
"
كاشكي
بخواهند
سیاه
*
علاوه
غزالان
آمده
ترديد
میكنم
شماري
بخواهید
ده
حاكیست
سمت
آهای
برا
بهم
هیچوقت
میکنند
خردمندانه
بروشني
علیرغم
یرونِ
بالعكس
خواهیمكرد
اهان
شو
شش
غالبا
وای
همینطوریكه
گروهي
مكررا
كننده
چه
هایت
كسانی
عقِ
اهای
اگاهانه
دهند
اخیرا
بسا
انجام
كمتره
مبادا
اخ
‏دیگران
رخی
خصوصاً
مالا
‏کن
بلادرنگ
مشت
مگو
ندی
خوداند
بسادگي
یابید
بدين
قل
گو
شما
#script to generate stop words
# jupyter cell!
!git clone https://github.com/kharazi/persian-stopwords
!git clone https://github.com/ziaa/Persian-stopwords-collection
# jupyter cell
from pathlib import Path
def file_reader(path):
return Path(path,encoding='UTF-8').read_text().split()
stop1=file_reader('persian-stopwords/persian')+file_reader('persian-stopwords/verbal')+file_reader('persian-stopwords/nonverbal')+file_reader('persian-stopwords/verbal')+file_reader('persian-stopwords/chars')
prefix = 'Persian-stopwords-collection/Stopwords/'
stop2 = file_reader(prefix+ 'Kharazi/Pesian_Stop_Words_List.txt') + \
file_reader(prefix+ 'Mazdak/Persian_StopList.txt') + \
file_reader(prefix+'Mojiry/PersianStopWords.txt') + \
file_reader(prefix+ 'Savoy/persianST.txt') + \
file_reader(prefix+ 'Taghva/non-verbal_stopwords.txt') + \
file_reader(prefix+ 'shokri/stop-words.txt')
all = set(stop1 + stop2)
all = set(stop1 + stop2)
Sign up for free to join this conversation on GitHub. Already have an account? Sign in to comment